برج ساعت مکه؛ تعرض به حریم کعبه


برج ساعت مکه ؛ تعرض به حريم کعبه

تمام حیثیت وجودی این مجموعه ایجاد تزاحم معنایی و
بصری برای کعبه است. هر مسلمانی که سر بالا می‌آورد
که ربّ خانه را لبیک بگوید، بسیار بالا‌تر از آنکه چشمش امان دهد، مجموعه دنیوی را می‌بیند که با تزئینات حداکثری‌اش نسبت به ماهیت سادهٔ کعبه، حضور خود را ابلاغ می‌کند و کعبه را از موضوعیت خارج.

وقتی برای واژه «سقف» دنبال معادلی فارسی بگردیم، اول «بام» به خاطرمان می‌آید. اما بام بیشتر اشاره بر وجه بیرونی و فوقانی سازه سقف دارد. بیشتر که بگردیم می‌بینیم که شاید خوش آهنگ‌ترین و پذیرفته شده‌ترین برابر نهادی که دلالت بر سطح زیرین سقف داشته باشد واژه «آسمانه» است. چنین نیز هست که این سطح رو به مخاطب فضای ایرانی، یکی از پرنقش‌ترین و پرکار‌ترین وجوه سازمان دهنده فضاست. همان طور که فرش زیرپا حال و هوای باغ را به ذهن متبادر می‌کند، نگاره‌های سقف چشم را به ملکوت نقوش می‌برد و معناهایی از عوالمی بالا‌تر را میهمان چشم خانه آدمی می‌کند. در حیاط‌های ایرانی نیز جداره‌ها را تا جایی بالا می‌برده‌اند که چیزی جز آسمان در قاب چهارگوش حیاط باقی نماند. قابی با رنگی ثابت که نقوش ملون آسمان را بازنمایی می‌کند.

آنچه به فضایی که در آنیم مکانیت می‌بخشد حس و معنایی است که در لایه‌های خودآگاه و ناخودآگاه ذهن حیثیت این فضا را از دیگر فضا‌ها متمایز می‌کند. حس مکان عمیق‌ترین و تعیین کننده‌ترین مؤلفه‌ای است که سبب می‌شود مکانی در حافظه ما امتداد بیابد و برای بودن در آن شوقی و یا عطشی از خود بروز دهیم. ویژه شدن هر مکانی مرهون آن است که در آن احساس حضور داشته باشیم و حاضر بودن در جایی یعنی غیبت از جایی دیگر. پس هر مؤلفه‌ای که حافظه ما را به جایی جز مکانی که در آنیم متوجه سازد، مخل حس فضاست.

بر همین اساس است که علمای طراحی شهری، اصراری وسواس گونه بر رعایت خط آسمان دارند.خط آسمان یک فضای شهری، حریمی بصری است که اجازه نمی‌دهد مؤلفه‌های بصری عمودی حضور خودشان را در آن فضا اعلام کنند. بهترین شاهد مثال در این زمینه ماجرای کوتاه کردن برج جهان نمای اصفهان است که حریم بصری و خط آسمان میدان نقش جهان را مخدوش کرده بود. بازرسان یونسکو معتقد بودند که اگر روی پله سوم مسجد شیخ لطف الله بایستند می‌توانند به زحمت بخشی از طبقات بالای برج جهان نما را ببینند. این وسواس باعث شد که فشارهای اجتماعی، رسانه‌ای و قانونی چند طبقه‌ای از برج را کوتاه کند تا میدان در زمرهٔ میراث جهانی تحت خطر قرار نگیرد.

اکنون برجی در عربستان صعودی ساخته شده که با ۶۰۱ متر ارتفاع دومین سازه بلند بشری است و از لحاظ مساحت زیر بنا با ۱. ۵ میلیون متر مربع بزرگ‌ترین عمارت دست ساز بشر است که ساختمان پنتاگون آمریکا را به جایگاه دوم نزول می‌دهد. ۱۲۰ طبقه هتل، بازار، اداره، تجارت خانه، تفریح‌گاه و تفرج‌گاه توانسته بزرگ‌ترین مجموعه لذت طلبی، تن آسایی و فراموشی را برای آدمی فراهم کند.

تا اینجای کار کسی اعتراضی ندارد. ولی مشکل اینجاست که این برج نه تنها در سازه راس و یا چند طبقه فوقانی و یا میانی حتی، بلکه تمام قد و با تمام هیبتش، جز تخریب حریم بصری مسجد الحرام و منهدم ساختن حس مکان کعبه نقش دیگری ندارد. در حقیقت تمام حیثیت وجودی این مجموعه ایجاد تزاحم معنایی و بصری برای کعبه است. هر مسلمانی که سر بالا می‌آورد که رب ِخانه را لبیک بگوید، بسیار بالا‌تر از آن که چشمش امان دهد، مجموعه دنیوی را می‌بیند که با تزئینات حداکثری‌اش نسبت به ماهیت سادهٔ کعبه، حضور خود را ابلاغ می‌کند و کعبه را از موضوعیت خارج.

وقتی به سایت این مجموعه اقامتی سیاحتی سر می‌زنید با شعار جالبی مواجه می‌شوید: «هرکسی اصل است». این شعار مجموعه‌ای است که نه در شمایل معماری اصالتی دارد و نه از لحاظ مالی پیشینه یک اقتصاد تولیدی را. نفت از زیر زمین توسط انگلیسی‌ها در آمده و بعد شیوخی که در منطقه چادر زده بودند صاحب بزرگ‌ترین مجموعه اقامتی جهان شده‌اند. اصولاً هر گونه ادعای اصالتی از جانب تازه به دوران رسیدگانی که فاقد پشتوانه فرهنگی هستند صورت پذیرد، تلاشی است در جهت حذف دیگری.

این  آئین کوته فکرانی است که صورت مسئله را پاک می‌کنند و بعد با لبی خندان برگه را بالا می‌گیرند. طنز تراژیک ماجرا وقتی افزایش می‌یابد که متوجه شویم شرکت سرمایه گذار و سازنده این برج، مجوعه ساختمانی بن لادن است. کسی که نمی‌تواند بیانی جز بیان خود را تحمل کند و دست به حذف برج‌های تجارت جهانی می‌زند تا از حیثیت اسلام دفاع کند، دلارهای نفتی‌اش را رج به رج روی هم می‌چیند و دیواری را بالا می‌برد که از حیثیت‌‌ همان اسلام تغذیه کند.

برای این تفکر برج‌های تجارت جهانی تفاوتی با خانه خدا ندارد. حذف فیزیکی و یا حذف معنوی تنها شیوه‌هایی متمایزند که انتخاب میان آن‌ها نیز از روی‌‌ همان مصلحت اندیشی و سودجویی است و نه حتی ایده آلیسمی سودا زده و یا خودمحور. برج‌ها را فرو می‌ریزند و کعبه را تبدیل به پرده زینتی اتاق‌های هتل می‌کنند. با پول نفت همه چیز می‌توان خرید.
جالب ترین نکته این است که تاریخ افتتاح برج را طوری انتخاب کرده‌اند که زمان افتتاح سایه برج دقیقاً بر روی بیت الله الاعظم قرار بگیرد.

--------------------------------------------------------------

به نقل از پايگاه خبري شهر الکترونيک

نوشته : محسن اکبرزاده - کار‌شناس ارشد معماری